معنی آغوز کا - جستجوی لغت در جدول جو
آغوز کا
بازی با گردو
ادامه...
بازی با گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آغوز کتی
روستایی از توابع دهستان لاویج نور، از توابع دهستان پایین خیابان لیتکوه از بخش مرکزی آمل
ادامه...
روستایی از توابع دهستان لاویج نور، از توابع دهستان پایین خیابان لیتکوه از بخش مرکزی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز بن
روستایی از دهستان پایین لیتکوه آمل، از توابع دهستان بیشه
ادامه...
روستایی از دهستان پایین لیتکوه آمل، از توابع دهستان بیشه
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز پاس
پوست سبز گردو
ادامه...
پوست سبز گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز چکه
مغز گردو
ادامه...
مغز گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز خال
دهکده ای از دهستان بندپی بابل
ادامه...
دهکده ای از دهستان بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز دار
درخت گردو
ادامه...
درخت گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز رش
کسی که با چوبی بند گردو را از دخت پایین ریزد
ادامه...
کسی که با چوبی بند گردو را از دخت پایین ریزد
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز رشا
چوبی بلند که با آن گردو را از درخت پایین ریزند
ادامه...
چوبی بلند که با آن گردو را از درخت پایین ریزند
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز شل
نهال گردو
ادامه...
نهال گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز کشت
نوعی بازی با گردو که دو گردو را روی هم سوار کنند
ادامه...
نوعی بازی با گردو که دو گردو را روی هم سوار کنند
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز کال
یک دانه گردو، گردوی درشت
ادامه...
یک دانه گردو، گردوی درشت
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز کشی
دهکده ای در نور
ادامه...
دهکده ای در نور
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز کله
دهکده ای از بخش خرم آباد تنکابن، دهکده ای از دهستان نرم آب دوسرساری
ادامه...
دهکده ای از بخش خرم آباد تنکابن، دهکده ای از دهستان نرم آب دوسرساری
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز نکه
گردوی بزرگ و سنگین که از آن به عنوان نشانه زدن در بازی استفاده
ادامه...
گردوی بزرگ و سنگین که از آن به عنوان نشانه زدن در بازی استفاده
فرهنگ گویش مازندرانی
اغوز کنا
نوعی نان خانگی با مغز گردو
ادامه...
نوعی نان خانگی با مغز گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز کی
روستایی از دهستان جنت رودبار رامسر
ادامه...
روستایی از دهستان جنت رودبار رامسر
فرهنگ گویش مازندرانی
اغوز کا
از انواع بازی های بومی استاین بازی به وسیله ی گردو صورت می.، گردو بازی
ادامه...
از انواع بازی های بومی استاین بازی به وسیله ی گردو صورت می.، گردو بازی
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز کاری
نوعی بازی با گردو که دو گردو را روی هم سوار کنند
ادامه...
نوعی بازی با گردو که دو گردو را روی هم سوار کنند
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوز کالن
کسی که با چوب بلند گردو را از درخت پایین ریزد
ادامه...
کسی که با چوب بلند گردو را از درخت پایین ریزد
فرهنگ گویش مازندرانی
آغوزک
علفی تیغ دار که صحرایی است
ادامه...
علفی تیغ دار که صحرایی است
فرهنگ گویش مازندرانی